۱۳۸۹ شهریور ۲۱, یکشنبه

هدف از آتش زدن قرآن

یازده سپتامبر دو هواپیما با حمله ای انتحار طلبانه به دوبرج در مرکز نیویورک برخورد کردند وتعداد زیادی بیگناه در آتش سوختند واین حادثه بهانه ای شد تا امریکا به دو کشور اسلامی حمله کند دو کشوری که در دو نقطه استراتژیک خاورمیانه وآسیای مرکزی قرار داشتند وآن انفجارها بهانه خوبی بود بدور از اینکه آیا طالبان والقاعده به آن دو برج حمله کردند ویا اینکه نقشه ای از پیش تعیین شده برای سوق دادن افکار عمومی جهان به این واقعیت که دو حکومت طالبان وصدام حسین برای امنیت دنیا خطر دارند واینگونه شد که افکار عمومی  قانع شدند واین دو کشور به اشغال امریکا وهم پیمانانش در آمد واما امروز در سالگرد این حمله دو باره اتفاق دیگری رخ داده است تهدید یک کشیش به آتش زدن قرآن ، اگر به عنوان مسلمان هم به این حرکت نگاه کنیم چیزی جز توهین  ونقض آزادی چیز دیگری نیست مگر آزادی غیر از احترام گذاشتن به عقاید دیگران است دیگرانی که امروز بخش بزرگی از دنیا را تشکیل میدهند فرضیات زیادی وجود دراد که میتواند در پشت این قضیه وجود داشته باشد یکی اینکه این کشیش کار شخصی را میخواسته انجام دهد ویا اینکه عده ای دوباره قصد داشتند با این کار افراطی گری را بیشتر گسترش دهند وبهانه برای سرکوب وانفعال بیشتر مسلمانها وجود داشته باشد ودلایل وفرضیات دیگر،ولی هر چه که باشد ما را به یاد آتش زدن کتاب در تاریخ میاندازد کاری که در همین کشور افغانستان  توسط طالبان صورت میگرفت ودر جنگ جهانی توسط آلمانها ودر قرون وسطی توسط خود مسیحیان ،این کار هر چه که باشد کاری مغموم وبر خلاف آزادی میباشد  اما براستی مسلمانها چه انجام داده اند که امروز عده ای به خود جرئت انجام دادن چنین کاری را به خود میدهند وقتی عده ای از مسلمانها راه افراط را در پیش گرفتند وبه نام دین به اسلام ضربه میزنند عده ای نیز که عقده ای تاریخی از مسلمانهه بدل دارند بهانه پیدا میکنند تا مسلمانها را افراطی وخشونت طلب بدانند وقتی کمتر کشور اسلامی پیدا میشود که جز ابر قدرتهای اقتصادی وسیاسی دنیا باشد که بتواند جوابی محکم بدون خشونت به این عده دهد تا بتوانند جواب این کارشان را ملموس دریافت کنند البته هستند کشوهای نه چندان قوی که منافعشان به آنها اجازه نمیدهد وشاید هم این کارها برای دولتهایشان مهم نباشد علت دیگری که وجود دارد علتی تاریخیست که ناشی از عدم وحدت در بین مسلمانها شده است زمانی که به هر شکل مسلمانها همه یک دین را داشتند وفرقه فرقه نشده بودند بزرگترین قدرت در دنیا بودند زمانی این اتحاد بصورت ملموس از هم پاشید زمان صفویان بود که شیعه وسنی به شکل امروزی بوجود آمد وبرادر کشی رسم شد زمانی که پادشاهان صفوی خون سنی ها را مباح میشمردند وبر عکس ،زمانی که صفویان بجای پشتیبانی از حکومت عثمانی سعی در ضربه زدن به همرا داشتند ودشمن مسلمین از خارج از مرزهای ایسلامی به درون مرزها کشیده شد وتا امروز وجود دارد وعده  ای از مسلمانها برادران دینی خود را خطر ناکتر از بیگانگان میدانند امروز شاید اگر وحدت وجود میداشت عده ای جرئت چنین کاری را بخود نمیدادند وبا راهپیمایی وتظاهرات شاید مشکلی حل نشود وتاثیر عمیقی نداشته باشد اگر دولتهای اسلامی حرکتی نکنند زمانی میتوانیم در برابر چنین اعمالی واکنش در ست نشان دهیم که بزرگ شویم وبه وحدت برشیم لازم نیست اعتقادات هم را کنار بگذاریم فقط لازم است به اعتقادات هم احترام بگذاریم واز افراطی گری وجهل بدر آییم وخود را به آگاهی مجهز کنیم تا صدر اعظم آلمان بخود جرئت ندهد که به کسی که به عقاید عده زیادی از زمینیان توهین کرده جایزه دهد

۱۴ نظر:

  1. سلام بزرگوار
    با مطلبی به عنوان "او عحم است، ارث نمی برد!" در خدمتم؛ مطلبی که نشان می دهد تبعیض نژادی در میان مدعیان خلافت اسلامی چه جایگاهی داشته است. فرمان به تبعیض نژادی از سوی خلیفه ی عادل! و بررسی آن و مقایسه ی آن با تعالیم کتاب خدا و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، مضمون این نوشتار است.
    مفتخر خواهم بود که چونان همیشه از نظرات شما بهره مند شوم.
    موفق باشید
    التماس دعا

    پاسخحذف
  2. سلام آگاهی عزيز
    ديدگاهتون درباره ی اين ماجرا و اتفاق ناراحت كننده كاملاً درست و انديشمندانه بود
    منم از همكاری با شما خوشحال می شم!
    من لينكتون كردم.

    پاسخحذف
  3. نمی دونم چی باید بگم شاید خودنمایی یک کشیش دیوانه شاید هم مقدمه ای برای برافروختن خشم مسلمانان و اقدامات تلافی جویانه و جنگی دیگر
    مطلب خوبی در مورد اختلاف بین شیعه و سنی نوشتید. من از تاریخ خیلی خبر ندارم واقعا قبل ار صفویان این اختلافات نبود؟

    پاسخحذف
  4. سلام
    من اگر جای مسلمانان بودم اصلا در مقابل چنین چیز هایی حرکتی نمی کردم

    می دانید چرا؟

    چون این ادم اصلا همین را می خواهد می خواهد صدای مارا در بیاورد اگر ببینید کسی به او محلی نمی گذارد او هم دیگر حرفی نمی زند اگر واقعا پیامبر ما بر حق است و قرآن ما درست است هیچ وقت با اتش زدن و کاریکاتور کشیدن از بین نمی رود هیچ وقت ادمی که واقعا به قرآن اعتقاد دارد با اتش زدن قران از عقیقده اش بر نمی گردد پس همان بهتر که این دسته جات را به حال خود بگذاریم

    پاسخحذف
  5. این حرکت خودبخود بی معنی است زیرا اگر علتش راضدیت ویا محکومیت خشونت گرایی اسلامی بدانیم خود عین خشونت گرایی وترویج ان است.با خشونت نمی توان خشونت زدایی کرد بلکه کاملا اسباب ترویج ان می شود.زیرا در تقابل نیروها وتخاصم نیرویی برنده است که پر زورتر وغالب می گردد.لذا باید نقطه اثر را خنثی نمود وبا عامل قدرت وزور رابطه غیرمتخاصم ساخت در توازی وموازنه منفی تا بی اثر گردد.در این خصوص باید چهره غیر خشن اسلام ومسلمانان را نشان داد حال ایا اسلام غیر خشن است؟جای تامل وبحث به قامت وطول تاریخ دارد.یا اسلام ذاتا خشن نیست یا می تواند غیرخشن باشد و رویی متعالی از خود عرضه کند که در سایه ان حقوق انسان تامین گردد.در غیر اینصورت در دام تعصب ومغالطه افتادن دور باطلی است که جامعه بشری وبخصوص مسلمانان ازموده وره به جایی نبرده اند.نباید تعصب داشت با این چهره اسلام که حاکمین برای بسط ید خود در قدرت نیازمند ومروج انند در بر همین پاشنه خواهد چرخید

    پاسخحذف
  6. حق

    سلام

    با شما موافقم.

    مقاله ای در ذهن دارم که راجع به همین مسئله ی وحدت است که به همین زودی خواهم نوشت ... بنظرم این اتفاق خود یک هدیه ای از جانب خداست برای مسلمانان تا متحد شوند و من این حرکت را فارغ از تمام تلخی و دردش- عامل اتحاد می دانم و حتی شده برای چند روز و ماه دوری از مسائل درون دینی و رسیدن به اتحاد

    بی شک نقش رهبران برای این اتحاد نیز ضروری است و نوع رهبری شان در این ماجرا...


    غیرت دینی تان - نه تعصب - را با تمام احترام می ستایم برادر.

    یا حق

    پاسخحذف
  7. مطالب جامع و زيبايي بود
    ممنون

    پاسخحذف
  8. کاملا درسته متاسفانه خود مسلمانان افراطی کاری کرده اند که اکثریت مردم جهان از آنان به عنوان تروزیست و خشونت طلب و متحجر یاد کنند.

    پاسخحذف
  9. دوست گرامی در زمینه همین مطلب قران سوزی من هم چیزهائی نوشتم و سوالاتی از خدا و پیغمبرشو مسلمانان و شیعیان و طرفدارانش کردم البته سوالاتی بی جواب

    پاسخحذف
  10. به امید بازگشت وحدت به مسلمین جهان...

    پاسخحذف
  11. آگاهی جان جوابی به شما در وبلاگم دادم - دوست دیگر وبلاگ نویسمان هم مسعود حرف خوبی نوشتند اگر برگردید و بخوانید خوشحال میشوم دوباره جوابی بدهید

    پاسخحذف
  12. من كلا در اين باره معتقدم كه اگر هم آتش ميزد كار خيلي وحشتناكي نكرده بود و ما مسلمونا اگر با فهم بخواهيم عمل كنيم همين محكوم كردن كافيه.نه اينكه بريم آتش بزنيم به سفارت حافظ منافع فلانجا و از اين كارا.با اين كار خويوحشي گري كه سالهاس به ما نسبت ميدن رو ثابت ميكنيم.در كل اوني كه اون ميخواست بسوزونه فقط چندصدتا كاغذ بود.ما اگر ارزشي براي اون ميخوايم قائل باشيم براي كاغذ نبايد باشيمم براي متن حرفاش بايد قائل باشيم.نميدونم دارم چي مي بافم اما من كه از اونا ناراحت نيستم

    پاسخحذف
  13. اگر قرار است خفه شویم، بگذار آنان این کار را بکنند نه خودمان!!

    پاسخحذف